بزرگترین سایت مقاله و تحقیق دانشجویی و دانش آموزی

کاربر عزیز خوش امدید

چرا هنگام عطسه کردن جلوی چشمان‌مان جرقه می‌زند؟
همه این تجربه‌های بصری ناشی از تحریک پشت چشم یا در واقع عصب بینایی است، که تجربه نور را به مغز منتقل می‌کند.
شاید شما هم از دوران کودکی به تجربه کرده باشید که فشار آوردن بر روی پلک‌های بسته ‌شده‌‌تان الگوهای نورانی مواجی را در مقابل‌ چشم‌‌های‌تان ایجاد می‌کند.
اما اگر در دوران بزرگسالی، هنگامی که دیگر روی پلک‌های‌تان فشار نمی‌آورید، میزان جرقه‌های نورانی که در مقابل چشم‌تان می‌بینید به طور قابل‌توجهی افزایش یابد یا دچار اختلال بینایی درازمدتی شوید، این امر ممکن است نشانه جداشدگی شبکیه (retinal detachment) باشد، که در آن شبکیه (پرده حساس به نورچشم) از محل خود در عقب چشم کنده می‌شود.
این عارضه یک فوریت جدی پزشکی است و باید فورا برای درمان آن به پزشک مراجعه کرد.
جرقه‌های نورانی و دیدن نورهایی در میدان دید می‌تواند با سردردهای میگرنی همراه باشد، یا به عنوان بخشی از "اورای" پیش از میگرن یا به علت میگرن چشمی رخ دهد.
اما سایر انواع فشار یا تحریک نیز می‌تواند مغز به دیدن جرقه‌های نورانی وادارد، و اغلب این تجربه‌های بینایی رایج و بی‌‌ضرر هستند.
درون کره‌های چشم ماده ژلاتینی ضخیمی وجود دارد که چشم را گرد و قوام‌دار می‌کند. هنگامی که مغز پیامی از شبکیه دریافت می‌کند، آن را به عنوان نور تفسیر می‌کند. بنابراین چه نوری وارد چشم شود یا نه، هر تحریکی بر روی شبکیه در مغز به صورتی نمایشی نورانی تعبیر خواهد شد.
اگر پس از عطسه کردن ستاره یا جرقه‌های نورانی در مقابل چشم‌های‌تان می‌بینید، ممکن است ناشی از فشار وارد آمده بر روی خود چشم یا ناشی از تحریک اعصاب مربوط به بینایی باشد.
اگر مدتی وارونه روی سر خود قرار بگیرید، یا پس از مدتی درازکشیدن به سرعت بلند شوید، فشار خون ممکن است کاهش پیدا کند؛ و مغز دچار محرومیت از اکسیژن می‌شود و محیط درون و اطراف چشم تغییر می‌کند و بر عصب بینایی تاثیر گذارده می‌شود.
همچنین هنگامی که عطسه می‌کنید، درون قفسه سینه‌ و سرتان فشار ایجاد می‌کنید، فشاری که هوا را با سرعت ۱۶۰ کیلومتر درساعت از مجاری تنفسی شما به خارج می‌راند. نیروی قوی ناشی از این عطسه می‌تواند شبکیه را به شدت تکان دهد.
مجموعه دیگری از پدیدارهای بینایی که ممکن است با جرقه‌های نورانی اشتباه شوند، مگس‌پران (floater) است، که ناشی از اختلالاتی در ماده ژلاتینی درون چشم یا زجاجیه است. مگس‌پران معمولا ناشی یا از ایجاد توده‌هایی درون زجاجیه یا ارتشاح سلول‌های خونی به درون آن است؛ این پدیده را بیش از همه هنگام خیره‌شدن به یک پس زمینه درخشان و یکنواخت مانند آسمان آبی می‌توان دید.
مگس‌پران با افزایش سن بیشتر می‌شود، چرا که به افزایش سن زجاجیه سیال‌تر می‌شود.
بنابراین در صورتی که بیماری خاصی ندارید و دچار حملات میگرن هم نمی‌شوید، دیدن جرقه‌ نورانی و مگس‌ پران نباید شما را نگران کند. مراقب افزودده شدن این پدیده یا تغییر قابل‌توجه در بینایی خود به عنوان علائم جداشدگی بینایی خود باشید، و در غیر این موارد از این نمایش نورانی جلوی چشمان‌تان لذت ببرید!

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:56 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

ماهی چگونه در آب نفس می کشد؟
اگر ماهی را از آب بگیرید خیلی زود به علت کمبود اکسیژن می میرد; هیچ از خود پرسیده اید که چرا این وضعیت بوقوع می پیوندد؟ در حالیکه مقدار اکسیژن موجود در حجم معینی از آب تنها یک سیزدهم مقدار اکسیژن موجود درهمان حجم از هوا است!
پس چرا وقتی در محیط جدید مقدار اکسیژن سیزده برابر می شود، ماهی به علت کمبود اکسیژن می میرد؟!
بدون شک این رویداد پی آمد عدم توانایی ماهی در وفق یابی با محیط تازه است، لذا بایستی به بررسی مکانیزمی در بدن ماهی بپردازیم که قادر نیست از اکسیژن غنی هوا استفاده نماید اما می تواند مسئله بزرگ استخراج اکسیژن را که به مقدار ناچیز در آب وجود دارد برای خود حل نموده و اکسیژن مورد نیاز خود را به این روش تامین نماید.
یک ماهی صدگرمی رودخانه ای در حال استراحت حدود ۵سانتیمترمکعب اکسیژن در ساعت احتیاج دارد و وقتی فعالیت عادی خود را شروع نماید سه تا چهار برابر این مقدار اکسیژن نیاز دارد. اگر راندمان مکانیزم تنفسی آن در انتقال اکسیژن صددرصد باشد این ماهی بایستی در هر دقیقه ۱۵تا۳۰ سانتیمترمکعب آب را از سطح تنفسی اش عبور دهد تا اکسیژن مورد نیاز خود را تامین نماید.
جابجا کردن چنین مقدار اکسیژنی در هوا مشکل نیست، اما در آب کار و فعالیت زیادی را می طلبد زیرا چگالی آب تقریبا هزار برابر هوا، و غلظت و چسبندگی اش هم حدود صد برابر است. در انسان فقط یک الی دو درصد از اکسیژن دریافتی در ماهیچه ها برای کار شش ها مصرف می شود اما در ماهیان این مقدار بسیار بیشتر می باشد از طرفی سرعت انتشار اکسیژن در آب ۳۰۰هزار برابر آهسته تر از هوا می باشد.
پس چگونه یک ماهی بر این مسائل غامض فائق می آید؟ مسائلی که بسیار عظیم تر از مسائل تنفسی مهره داران زمینی می باشد و چرا ماهی در شرایطی بسیار آسان تر برای تنفس در روی زمین می میرد؟ قسمتی از جواب به این سوالات در ساختار مکانیزم تنفسی ماهی و طبیعت جریان روی آنها نهفته است. آبشش های ماهی از یک سری از صفحات بدقت تقسیم شده تشکیل شده اند که در نتیجه سطح زیادی را برای تماس با آب ایجاد می نمایند و آب در یک جهت از روی آنها عبور می نماید که این با جریان کشندی در شش پستانداران تفاوت دارد.
زمانی که ماهی از آب بیرون آورده می شود و در معرض هوا قرار می گیرد از دست رفتن پشتیبانی آب همراه با کشش سطحی سبب کوچک شدن شدید سطح آبشش ها می گردد که نتیجه این عمل در اکثر موارد کاهش شدید دریافت اکسیژن و مرگ خواهد بود.
کل سطح تنفسی در تماس با جریان آب بین ماهیان مختلف متفاوت است و این منطبق با حجم فعالیت هر گونه ای از ماهیان می باشد. برای مثال در ماهیان بسیار فعال مانند ماهی خال مخالی این سطح بیش از ۱۰۰۰میلیمترمربع برای هر گرم وزن بدن ماهی است که از ده برابر سطح خارجی بدن ماهی بزرگتر است.
برای اندازه گیری راندمان مکانیزم استخراج اکسیژن از آب، توانایی ماهی را در استخراج ۸۰درصد اکسیژن محلول در آبی که از سطوح برانش ماهی عبور می نماید مورد نظر قرار می دهند درصورتیکه بیشترین راندمان برای یک انسان که بتواند با ورزش و تنفس شکمی یعنی تنفس از ته شش ها که این عمل در ورزش هایی مثل «تای چی چوان» و «یوگا» آموزش داده می شود فقط استفاده از ۲۵درصد اکسیژن موجود در هوا امکانپذیر است. چنین راندمان بالایی در ماهیان بوسیله ویژگی ضدجریان تامین می شود، که رابطه ای است بین جریان خون در بدن ماهی و جریان آب و مکانیزم قدرتمند پمپاژی که بطور مستمر آب را از سطوح آبشش در تمام مدت چرخه تنفسی عبور می دهد.
● جریان ضدجریان بین جریان خون و جریان آب
اصول جریان ضدجریان در بسیار از موارد مختلف در بدن جانوران اتفاق می افتد که بدین وسیله مبادله موثر مواد محلول یا گرما بین دو مایع در جریان بوقوع می پیوندد این چنین سیستمی از گذشته های دور بوسیله مهندسین در مکانیزم مبادله گرما کاربرد داشته است کسی که برای اولین با اهمیت این پدیده را در فیزیولوژی حیوانات کشف کرد «ون دام» بود که در سال ۱۹۳۸چگونگی عمل این پدیده را در آبشش ماهیان شرح داد.
این پدیده بدین گونه است که وقتی خون در جریان خروجی در آبشش ماهیان که کاملا از اکسیژن تهی شده است با جریان آب پر از اکسیژن برخورد می نماید بر اثر کشش زیادی که در اکسیژن آب وجود دارد(بسیار بیشتر از خون همجوارش می باشد) اکسیژن از آب به خون انتقال می یابد.
این راندمان بالا به همین ضدجریان بستگی دارد زیرا اگر ما بصورت تجربی جریان آب عبورکننده از آبشش ماهیان را برعکس نماییم استخراج اکسیژن از۵۱درصد به ۹درصد کاهش می یابد. برای راندمان حداکثر، لازم است دو محلول آب و خون با همدیگر تماس نزدیکی را حاصل نمایند و سرعت جریان هر یک نسبت به دیگری تنظیم شود.
فاصله ای که در آن اکسیژن آب به گلبول های خون ماهی انتقال می یابد بسیار کوچک است زیرا گلبول های خون ماهی تقریبا به نازکی پهنای صفحات برانش ماهیان که در آنها گردش خون و آب صورت می گیرد، می باشند. خارج از این صفحات آب از هر دو طرف عبور می نماید و همچنین رابطه ای بین ضربان قلب ماهی و فرکانس تنفسی ماهی وجود دارد که بصورت یک مکانیزم واکنش دار حجم خون عبورکننده از برانش ها را تنظیم می نماید ضربان قلب معمولا از فرکانس تنفسی آهسته تر می باشد و در بعضی موارد قلب با فازهای ویژه ای از سیکل تنفسی همزمان می شوند. اما این همواره در کلیه گونه ها روی نمی دهد، برای مثال در ماهی قزل آلا فرکانس تنفسی با ضربان قلب تقریبا مساوی است و به تدریج این دو فرکانس خارج از این نظم می گردند هرچند که قلب تمایل دارد که وقتی دهان ماهی بسته است ضربه زند و در سایر موارد اغلب ضربان قلب از فرکانس تنفسی آهسته تر می باشد.
این چنین مکانیزمی این اطمینان را ایجاد می نماید که همواره مقدار کافی آب برای تامین اکسیژن خون ماهی در دسترس باشد و این بسیار مهم است زیرا حجم معینی از خون ماهی می تواند حدود ۱۰تا۱۵ برابر مقدار اکسیژنی را که همان حجم آب حمل می نماید دریافت کند.
● جریان مستمر از داخل آبشش ها
هنگامی که یک ماهی نفس می کشد دهانش را باز می کند و آب را وارد دهانش می نماید و بعد از عبور آب از میان آبشش ها از حفره های آبششی به داخل شکاف هایی که وقتی سرپوش آبشش انبساط حاصل کرده و از بدن ماهی فاصله می گیرند ظاهرمی گردند وارد می شوند.
این جریان منقطع که بداخل و خارج سیستم تنفسی ماهی برقرار است این ایده غلط را می دهد که آب در روی آبشش ها در جریان است شواهد توصیفی حقیقی تر از کار دستگاه تنفسی با ثبت تغییرات فشار در دو طرف آبشش با نشان دهنده های حساس کندانسور مانومتر حاصل گردیده است تجربیاتی که با سه نوع ماهی آب شیرین انجام گردیده نشان داده اند که بجز یک دوره بسیار کوتاه، همواره فشار داخل حفره دهان از فشار حفره های برانش بیشتر است و لذا این نتیجه حاصل می شود که آب بدون انقطاع از روی برانش ها عبور می کند و به همین سبب استخراج اکسیژن از آب افزایش می یابد.
این مکانیزم بوسیله دو پمپ که کمی از فازکارشان با هم متفاوت است ایجاد می گردد در ماهی فعالیت پمپاژ به علت تغییرات درحجم حفره ها که بوسیله عمل عضلات تولید می شود انجام می گردد. البته مکانیزمی که در برانش ها قرار دارند بسیار پیچیده تر از این شکل ساده است.
در طی فاز دم حفره دهان انبساط حاصل نموده و آب وارد دهان می شود و همزمان حفره های برانش انبساط حاصل می نمایند اما آب نمی تواند وارد دریچه های خارجی آن شود، زیرا پوسته دور لبه خارجی به صورت بک والو عمل می کند.
در طول انبساط حفره برانش، فشار هیدروستاتیک از فشار داخل حفره دهان کمتر می شود و سبب می گردد که آب در طول برانش ها رانده شود در این حالت حفره برانش بصورت پمپ مکش عمل می نماید در خلال فاز کم شدن حجم حفره دهان فشار داخل از فشار بیرونی همزمان که دهان شروع به بسته شدن می نماید بیشتر می شود و عملا بسته شدن مجرا انجام می گردد حتی در ماهیانی که قادر به بستن دهان خود بطور کامل نمی باشند به علت وجود لوله غشائی نازک که در لب های بالایی و پائینی ماهی قرار دارند مجرا عملا بسته می شود در خلا ل این فاز افزایش فشار در حفره دهان بیشتر از حفره های برانشی می باشد و آب به عبور از برانش ها ادامه می دهد در این حالت حفره دهان بصورت یک پمپ فشار عمل می نماید.
در خلال تقریبا تمام سیکل تنفسی، همواره فشار اضافی که تمایل دارد آب را وادار به عبور از برانش و از حفره دهان به حفره های برانش نماید وجود دارد. البته یک دوره بسیار کوتاه نیز وجود دارد که اختلاف فشار برعکس می شود و تمایلی برای ایجاد جریان در جهت عکس بوجود می آید. اما از آنجا که این زمان بسیار کوتاه و اختلاف فشار بسیار کم است تحرک کند آب اجازه ایجاد جریان برعکس را نمی دهد. لذا در این صورت جریان آب مستمری در روی برانش ها تشکیل می شود که جهت این جریان برعکس جهت جریان خون است لذا درصد بالایی از اکسیژن آب به گلبول های خون انتقال می یابد.
اما شکل جالب توجه مختلفی در این سیستم وجود دارند برای مثال در ماهیانی که بصورت غالب شناگر می باشند، پمپ دهان بهتر توسعه یافته است، هرچند که در بعضی موارد هیچ یک از دو پمپ کار نمی کند. این زمانی است که ماهی با شنا تحرکات خود را ایجاد نموده است مثال خوبی در این مورد ماهی خال مخالی است که اجبار دارد بطور مستمر شنا نماید تا جریان دائمی آب روی برانش هایش بر قرار باشد مثال دیگر کوسه پلنگی می باشد که در خلال شنا پمپ هایش کار نمی کنند اما به محض اینکه بصورت ساکن درآید پمپ ها شروع بکار می نمایند.
ماهیانی که اغلب یا تمام اوقات خود را در کف دریا سپری می نمایند دارای حفره برانشی بزرگتر که با شعاع های استخوانی اضافی تقویت می شوند، می باشند و پمپ مکش آنها نیز بهتر تکامل یافته است. ماهیانی مثل «گربه ماهی آمریکائی»، «گورنارد»، «دراگونت»، « په لیس» و سایر ماهیان پهن از این نوع هستند. برای مثال در ماهی دراگونت، انبسلط حفره های برانشی تدریجی می باشد، لذا یک اختلاف فشار کم ثابت روی برانش ها تشکیل می شود.
در فاز انقباض، آب از هر دو حفره حرکت کرده و از دریچه های باریک حفره برانشی خارج می شود. در ماهیان پهن که مدام روی یک طرف بدن خود قرار می گیرند وقتی در حال استراحت هستند و در کف اقیانوس بصورت مدفون شده در می آیند مسائل دیگر تنفسی ایجاد می گردد برای مثال برانش ها در هر دو طرف ماهیان «په لیس» و «کفشک» توسعه یافته اند و بدون شک آب از هر دو حفره برانشی پمپ می شود. در این حالت خطر ورود ماسه کف دریا و آسیب رساندن به برانش ها وجود دارد، لذا در این ماهی در فشار مشتق جریان برعکس نمی شود این بعلت کنترل عامل روی لوله های برانش می باشد که از ورود کمترین جریان نیز جلوگیری می نماید.
لذا منطبق با عادات ماهیان، ساختار برانش ها متفاوت می باشند. ماهیان کف زی عموما دارای سطوح برانش کوچک تر و مجاری خشن تری می باشند و مجاری از هزاران سوراخ ریز تشکیل شده اند که در بین تارهای برانش قرار گرفته اند.
دو ردیف صفحه ای نازک که در اطراف چهار قوس استخوانی در تمام مسیر در دو طرف ماهی انباشته شده اند تشکیل یک شبکه مشبک را می دهد که در تمام دیواره های حلق ماهی جای دارد. از آنجائیکه لبه های تارهای برانشی به علت ویژگی انعطافی اسکلت نگهدارنده اش به صورت اریب می باشد همواره لبه ها در تماس یکدیگرند و در نتیجه آب از شکاف هایی که بوسیله صفحات تارهای همجوار ایجاد شده اند عبور می نماید همین سطوح بالا و پائین تارها در حقیقت سطوح تنفسی را تشکیل می دهند سقوط همین چین های ثانویه موجب کم شدن سطح مبادله گاز ها و در نتیجه اختناق ماهی که از آب خارج شده است می گردد هرچه این چین ها به یکدیگر نزدیک باشند آنها بهتر یکدیگر را پوشش می دهند برای مثال در ماهی خال مخالی ۳۹تار در میلیمتر، و در شاه ماهی ۳۳ تار در میلیمتر می باشد.
در ماهیانی که حوالی سواحل زندگی می نمایند و تحت تاثیر جریانات کشندی قرار می گیرند، مانند گاو ماهیان، چین های ثانویه خیلی فاصله دار هستند و ۱۵رشته در میلیمتر است. انواع گونه های مختلف با توجه به تحت تاثیر قرار گرفتن در آب های ساحلی دارای ساختار متفاوت می باشند.
شبکه هایی که بوسیله برانش ها ایجاد گردیده اند بسیار باریک می باشند با یک نگاه به نظر می رسد که ابعاد بسیار کوچک این شبکه ها اجازه عبور آب کافی با اختلاف فشار تنها یک سه هزارم اتمسفر را(که در بسیاری از گونه ها وجود دارد) ندهند، اما تعداد سوراخ ها آنقدر زیاد است که آب کافی را عبور می دهند.
برای مثال در یک ماهی آب شیرین ۱۳۰گرمی تعداد این سوراخ ها به ۲۵۰هزار می رسد در سرعت های بالای جریان آب مقداری آب از بین لبه تارها قرار می نماید اما در حالت استراحت ماهی کل جریان برابر جریانی است که از سوراخ ها عبور می نماید. مقاومت سوراخ های برانش در تمام وضعیت های فعالیت ماهی یکسان نیست، بلکه متناسب با فعالیت، انعطاف پذیر می گردد.
فیلمبرداری از مارماهیان جوان نشان داده است که فاز مشخصی در چرخه تنفسی وجود دارد و آن زمانی است که لبه های رشته ها از هم باز می شوند و اجازه افزایش مدار کوتاه جریان را می دهند در خلال فعالیت پمپاژ، فرآیند تحت الشعاع برانش در مقابل بار افزایش اختلاف فشار می باشد.
تماس بین لبه های تارها بوسیله انعطاف پذیری شعاع های برانش برقرار می گردد و هیچ قدرت ماهیچه ای برای مجزا کردن آنها وجود ندارد. انقباض عضلات وقتی فعال می شوند که ماهی تحرکات سرفه ای انجام می دهد در این وضعیت شیب فشار برعکس شده و برعکس شدن جریان آب موجب تمیز شدن برانش ها می گردد.
● تنفس پوستی در آب
در بعضی از ماهیان مقداری از تبادل گاز در محیط آبی از طریق پوست صورت می گیرد. انتشار از طریق پوست نقش مهمی در تنفس ماهیان در مرحله نوزادی دارد. برای مثال در نوزاد ماهیان «سین برانچی فورم» جنوب شرقی آسیا، قبل از تکامل آبشش ها تنفس از طریق شبکه مویرگی تنفسی وسیع که درست در زیر سطوح بافت پوششی باله میانی، باله سینه ای و کیسه زرده قرار دارد، صورت می گیرد. ذکر این نکته جالب توجه است که این ماهی، آب بیشتری را به سمت سطح عقب بدن به گردش در می آورد و این در حالیست که جهت جریان خون، از سمت عقب به جلو بدن است.
بدین ترتیب جریان متقابل حاصل از آن برای بهینه کردن جذب اکسیژن در هنگام کاهش اکسیژن آب، موثر واقع می شود. وجود تنفس پوستی به میزان قابل ملاحظه در تعدادی از ماهیان بالغ ثبت و اندازه گیری شده است. اندازه گیری میزان تنفس پوستی در شش گونه ماهی استخوانی آب شیرین نشان داد که عمدتا تنها نیاز پوست به اکسیژن ازاین طریق تامین شده است.
بنابراین در ماهی «کاراس»، «سوف زرد»، «قزل آلای جویباری» و «قزل آلای قهوه ای پوست» عامل تبادل اکسیژن مورد نیاز برای سایر بافت ها نیست. فقط در ماهی بول هدسیاه فاقد فلس، پوست به عنوان یک اندام کوچک تنفسی عمل می کند و در حدود ۵درصد نیاز به اکسیژن را فراهم می سازد.
همچنین در ماهی پهن دریایی، انتشار اکسیژن از طریق پوست با مصرف اکسیژن توسط این اندام مطابقت دارد.

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:56 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

تاریخچه فیزیک
ماقبل تاریخ
همانطور که متقدمین از روی تجربه و امتحان به خواص باطنی پاره‌ای از اجسام بی‌پرده و از ترکیب مواد به وسایل مختلف (تشویه، تکلیس، تقطیر و غیره) مواد شیمیائی بدست آورده و برای علمای شیمی جدید مایه‌ای درست کرده‌اند، همینطور هم تحقیق در خواص فیزیکی اجسام از مسائل تازه نیست و از قدیم الایام انسان درصدد کشف آنها بوده و از توجه به تغییرات و خواص ظاهری به بعضی اصول و قواعد فیزیکی پی برده و فیزیک جدید در حقیقت مولود توجهات و تحقیقات متقدمین می‌باشد.
مثلاً‌ تالس که قدیمی‌ترین و معروفترین حکمای سبعه است و تقریباً در شش قرن قبل از میلاد می‌زیسته محقق ساخت که از مالش کهربا خاصیتی در آن به ظهور می‌رسد که اجسام سبک را جذب می‌کند، همچنین فیثاغورث حکیم و ریاضی‌دان معروف یونانی و شاگردهایش به پاره‌ای مسائل و قضایای صوت پی برده بودند. (این دانشمند اول کسی است که زمین را متحرک می‌دانست).
ارسطو نیز در چهار قرن قبل از میلاد تئوریهای دقیقی در باب کائنات الجو (از قبیل جرثقیل، منجنق، میزان‌الغلظة و پیچ (پیچ ارشمیدس Vis sans pin) را اختراع نموده.
البته موضوع محاصرة سیراکوز را به توسط رومیان و سه سال مقاومت اهالی آن شهر را به وسیله نقشه‌های ارشمیدس اغلب در تاریخ دیده‌ایم. گویند یکی از وسایلی که ارشمیدس برای دفاع از وطن خود بکار می‌برد این بود که به وسیله آئینه‌های مقعر اشعه آفتاب را جمع کرده به جانب کشتیهای دشمن منعکس می‌ساخت وبدین‌وسیله آنها را آتش می‌زد.
همچنین قانونی را که راجع به «اجسام مرتمسة در مایعات» وضع کرده از قوانینی است که به وسیلة اتفاق غریبی به کشف آن نائل شده است:
هیرن پادشاه سیراکوز به زرگری دستور داده بود که تاجی از طلای خالص برای او بسازد، زرگر در ساختن تاجی تقلب کرده مقداری نقره با آن ممزوج کرده و نزد هیرن بود. اتفاقاً پادشاه به زرگر ظنین شد و برای اطمینان خاطر خود ارشمیدس را بطلبید و او را مأمور تحقیق خلوص یا عدم خلوص تاج نمود. ارشمیدس مدتها در این باب فکر می‌کرد ولی راه‌حلی به نظرش نمی‌رسید تا روزی که به حمام رفته بود در خزینه آب احساس کرد که دست‌ها و پاهایش سبکتر به نظرش می‌آید.
این مسئله کوچک روزنة امیدی برای او پیدا و بدین‌وسیله به کشف حقیقت بزرگی نایل گردید. معروف است که در اثر حالت غیرطبیعی که از اکتشاف مزبور برای ارشمیدس دست داده بود با همان حال برهنگی از حمام خارج و دوان دوان به جانب خانه سلطان روان گردید و فریاد می‌زد: Eureka! Eureka یعنی یافتم، یافتم . در واقع هم وسیله کشف تقلب زرگر را از روی کشف قانون کلی «تعیین وزن خالص مخصوص اجسام نسبت به آب» پیدا کرده بود.
قانونی را که ارشمیدس به وسیلة فوق موفق به کشف آن گردیده موسوم به D’Archimede Principle و به قرار ذیل می‌باشد:
بر کلیه اجسام مرتمسه در سیال (مایعات و گازها) فشاری از تحت به فوق وارد می‌آید که مقدار آن مساوی است با وزن سیال تغییر مکان یافته.
بالاخره بطلیموس (قرن دوم میلادی) منجم و ریاضی‌دان یونانی نیز تحقیقات عمیقی راجع به نور کرده و کتاب نفیسی در این مبحث از خود باقی گذارده است.
پس از بطلمیوس تحقیقات فیزیکی تا قرن ۱۳ میلادی متوقف شد و حتی می‌توان گفت که رو به انحطاط گذارد. فقط عده‌ای از قبیل جابر و محمدبن موسی در این رشته زحماتی کشیده و اطلاعات قابل توجهی کسب کرده بودند.
● قرون وسطی
اما تحصیل فیزیک در کشورهای غربی از قرون سیزدهم شروع می‌شود علمای معروف این علم در این قرن عبارتند از: راجر بیکن و آلبرت کبیر.
▪ در این عصر دو اختراع مهم بعمل آمد:
یکی آئینه‌های صیقلی و دیگری عینک (Salvino Degli-Armati)
در قرن چهاردهم استعمال ))قطب نما تعمیم یافت. قرن پانزدهم راجع به ««فیزیک تقریباً چیز مهمی ندارد.
بالعکس در قرن شانزدهم مخصوصاً مباحث ثقل و نور و مغناطیس رو به کمال رفته‌اند. در این زمان فراسکاتور (ایتالیائی) قانون ترکیب قوه، را وضع کرد،‌ Gardon ریاضیات را با فیزیک مربوط ساخت، Moralyeus عمل زجاجیه چشم را به واسطة آثار عدسیها به مورد تجربه گذارد.
جانسن ))میکروسکپ را اختراع «۱۵۹۰» و روبرت ««نورمن انگلیسی میل مغناطیسی را تعیین نمود. بالاخره ژیلبرت اولین تجارت علمی الکتریکی و مغناطیسی را در کتاب معروف خود (Magnete)تدوین و منتشر ساخت.
● فیزیک جدید
پایة فیزیک جدید در قرن هفدهم به توسط گالیله گذارده می‌شود؛ این دانشمند شهیر ایتالیائی متولد شهر پیزا رفته بود اتفاقاً چشمش به قندیلی می‌افتد که به سقف آویزان بود و آهسته نوسان می‌کرد چون خوب متوجه شد دید: نوسانات که رفته رفته از وسعت خود می‌کاستند زمانشان پیوسته تغییر ناپذیر می‌ماند _ بدین طریق قانون متحدالزمان بودن «Lsoc hronisme » نوسانات کوچک پاندول را کشف و بعد هم بلافاصله مورد استعمال آن برای تنظیم ساعتهای دیواری از نظرش خطور کرد.
دماسنج، ترازوی آبی و دوربین نجومی از اختراعات و اصول ««دینامیک جدید و عده‌ای از قوانین نقل از کشفیات اومی‌باشد.گالیله نه تنها فیزیکدان«« معروفی بوده بلکه در ««ریاضیات و نجوم مقامی بس ارجمند داشته. این دانشمند درسال ۱۶۰۹ اولین دوربین نجومی را در شهر ونیز بنا نهاد و به وسیلة آن حرکت ماه را بدور محور خود مشاهده کرد.
رصدهای دقیق گالیله او را به سلسله هیئت کپرنیک هدایت نمود و به عکس نظر به قدما که زمین را مرکز عالم سماوی می‌دانستند ثابت کرد که مرکز عالم شمسی آفتاب است نه زمین. بیان این نظریه در آن زمان در ایتالیا که به منزلة کفر و زندقه محسوب می‌شد و بخصوص دربار رم با این نظر بشدت مخالفت کرده و گالیله را وادار کردند سوگند یاد کند دیگر به اظهار چنین نظریه‌ای زبان نگشاید‌، گالیله نیز خواهی نخواهی قبول کرد ولی در سال (۱۶۳۲) در مراجعت به فلورانس کتابی تدوین و در آن جمیع ادله و براهین خود را در موضوع سلسلة هیئت مزبور بیان نمود.
باری دانشمند ایتالیائی برای صرف اظهار حقیقت اواخر عمر را بطور نیمه اسیر و شدیداً تحت نظر انگیزیسیون می‌زیسته تا اینکه بالاخره در سال (۱۶۴۲) زندگانی را بدرود و خود را از شر دشمنان علم و حقیقت آسوده ساخت.
اگر چه مخترع دماسنج گالیله می‌باشد ولی نقطه ذوب یخ را برای صفردماسنج (Hooke) قرار داد و ثبوت نقطه جوش آن را Halley تعیین کرد. بالاخره دماسنجی که صعود منظم درجات حرارت را نشان دهد به توسط Renaldini ساخته شد.
دکارت قوانین انکسار و تئوری رنگین کمان را بنا نهاد. توریچلی میزان الهوا را ساخت که پس از او پاسکال آن را برای اندازه‌گیری ارتفاعات بکار برد. تحقیقات و تجسساتی که پاسکال در تعادل مایعات کرد او را به اختراع منگنه آبی راهنما شد.
در همین دوره آکادمی دل سیمانتو Academie Del cimento که لئوپلد دومدیسی در فلورانس تشکیل داده بود کمک زیادی به پیشرفت شاخه های گوناگون فیزیک نمود.
چندی بعد در فرانسه نیروی جاذبه را اندازه گرفتند و مقدار (G) تصحیح شد (۸۱/۹متر) مجدداً اسحاق نیوتن بعد از شنیدن این خبر به خیال اول خود رجوع نموده و آن را موضوع حساب قرارداد، گویند در اواخر همین که دید نتیجه موافق پیش‌بینی اوست از فرط شعف نتوانسته محاسبه را به اتمام رساند.
اسحاق نیوتن به واسطه استدلال رفته رفته به کشف این قانون کلی نایل شد: هر دو ذره مادی یکدیگر را به نسبت معکوس مجذور فاصله و مقدار جرمشان جذب می‌کنند.
خلاصه این عالم شهیر به واسطه اکتشافات و اختراعات خود یک روح جدید به فیزیک (بخصوص مبحث نور) بخشید. حلقه‌های رنگین (Anneaux colrees) و تجزیه نور بالون اصلیه آن از اکتشافات و تلسکوپ آئینه‌دار از اختراعات او است.
رمر (Ronmer) سرعت نور را اندازه گرفت و ماریت (فرانسوی) و بویل (Boyle) (انگلیسی) قانون فشار گاز را وضع کردند.در درجه حرارت ثابت حجم هر بخار یا گاز با فشار ی که بر آن وارد می‌آید نسبت معکوس دارد .
بویل ماشین تخلیه هوا را که Otto de Cueriche قاضی عدلیه شهر ماگدبورگ اختراع کرده بود تکمیل نمود. بالاخره اولین طرح ماشین بخار به توسط Papin ریخته شد.
اگر چه قرن هجدهم برای فیزیک بدرخشندگی قرن هفدهم نمی‌باشد ولی به هرحال آن را قرن بی‌ثمری هم نمی‌توان نامید.
در این قرن صوت بر روی مبانی محکم قرار گرفت: قانون تارهای مرتعشه را سوور طرح‌ریزی، و تایلر(Taylor) و (Bevnoulli) و Euler و (D’Alambtrt) تکمیل کردند.
دوفه جذب و دفع‌های الکتریکی را تحت تحقیق درآورد. دوفه می‌گوید:
”من در تجربیات خود قانونی یافتم که غالب مشکلات را حل می‌کند و تا درجه‌ای راه تاریک را روشن می‌سازد.
اجسام الکتریزه هر چیز غیر الکتریک را جذب می‌کنند و چون الکتریزه شدند دفع می‌نمایند و تا طلائی را بدوا لوله بلوری الکتریزه جذب می‌کند ولی فوراً دفع می‌نماید و تا هنگامی که ورقه طلا مجاور جسم دیگری نشود تا الکتریسته آن را خارج شود جذب نمی‌گردد.”
علاوه بر این دفع الکتریسته را به دو بخش نموده و می‌گوید:
اتفاق به من قانون عمومی‌تر و مهمتری آموخت و در الکتریسته تغییری کامل داد و آن این است که الکتریسته دو نوع است که من یکی را شیشه‌ای و دیگری را سقزی می‌نامم. خواص دو نوع الکتریسته مزبور این است که دو الکتریسته هم جنس یکدیگر را دفع و دو الکتریسته مختلف‌ همدیگر را جذب می‌نمایند. بلور‌، سنگ، سنگهای بزرگ، پشم و بسیاری از اجسام دیگر جزء نوع اول و کهربا، سقزها، ابریشم، نخ، کاغذ و غیره، جزء نوع دوم می‌باشند.
بعد قوانین و اصول کولن در خصوص جذب و دفع باعث شد که الکتریسته تحت محاسبات دقیق درآید.
گری ثابت کرد که بدن انسان را می‌توان الکتریزه نموده و دوفه در تجربه‌ای که همه تماشاچیان را مبهوت ساخت از بدن انسان جرقه درآورد. در سقف اطاق خود چند ریسمان ابریشمی می‌آویخت و در زیر آن چیزی گهواره مانند بسته در آن می‌خوابید خود را با میله کلفت بلوری الکتریزه می‌نمود و چون کسی دست به طرف او دراز می‌کرد از بدنش جرقه می‌جست اولین دفعه‌ای که دوفه این تجربه را نمود موجب تعجب بسیار شاگرد خود آبه نله که بعدها عالم مشهوری شد گردید. آبه نله می‌گوید «هیچوقت تعجبی را که از رویت جهش جرقه از بدن انسان برایم دست داد فراموش نمی‌کنم». خلاصه کارهای دوفه به تجسسات بی‌فایده علما خاتمه داد و از آن بعد الکتریسته وارد تاریخ تازه‌ای گردید.
Muschenbroech بطری لید را اختراع کرد (۱۷۴۳) و فرانکل شباهت تخلیه الکتریکی و صاعقه را نشان داد و در نتیجه برق گیر را برای حفظ ساختمان از برق اختراع نمود. تجربه گالوانی، ولتا را به اختراع پیل (۱۸۰۰) یعنی اساس الکتریسته جاری هدایت کرد و آن به قرار ذیل است:
ابتدا ستون فقرات ناحیه قطنی قورباغه‌ای را به دو قسمت کرده فوراً قسمت تحتانی را پوست می‌کنند بعد مابین دو عصب قطنی را که در طرفین ستون فقرات مثل رشته‌های سفیدی به نظر می‌آیند مفتولی از مس داخل می‌کنند سر دیگر مفتول وصل به مفتول دیگرست که از روی ساخته شده، هر وقت سر مفتول مسی را به اعصاب قطنی وسر مفتول رویی را به عضلات یکی از پای قورباغه وصل کنیم پاهای حیوان تا شده و تکان می‌خورد و هر دفعه که این دو مفتول را مجاور آن دو عضو کنیم این اثر تجدید می‌شود: این دو فلز «مس و روی) که به شکل قوسی ساخته شده‌اند برای جریان الکتریسته با بدن قورباغه تشکیل مدار می‌دهد.
باید دانست که مبحث مغناطیس الکتریک نتیجه اکتشافات دو عالم سابق الذکر یعنی ارستد و آمپر می‌باشد و همانطور که نام این دو دانشمند در یک موقع و یک عصر و یک مبحث برده شده همانطور هم جهات تشبیه در بسیاری از مباحث بین ایشان موجود بود: اولاً هر دو معاصر بوده تولدشان دو سال و وفاتشان یک سال با یکدیگر فرق داشته‌، ثانیاً آمپر فقط یکسال بیش از ارستد عمر کرده (عمر آمپر ۷۵ و عمر ارتسد ۷۴ سال است). ثالثاً هر دو در ابتدای تحصیل در نهایت فقر و پریشانی بسر می‌بردند و به خرج و کفالت اولیای دیگر و معلمین خود تحصیل را تکمیل کردند. رابعاً ارتسد در عنفوان جوانی اشعاری می‌سرود که چندان بی‌اهمیت نبوده آمپر نیز قطعات نظمی گفته که بعضی از آنها را آراگو و دیگران ضبط کرده‌اند. پنجم آمپر فیلسوف و حکیم نیز بوده و ارستد هم فلسفه و حکمت را نزد بزرگترین فلاسفه یعنی کانت آموخته و از این علم نیز بهره کافی داشت، ششم در باقی علوم نیز با یکدیگر شباهت داشته باشند.
فاراده (Faraday) ابتدا الکتریسیته را بنا نهاد، اصول گالوانوپلاستی را ژاکبی اهل پتروگرادواسپنسر اهل لندن وضع الکینگتن و روالتس را مطلاکاری بکار بردند.
گالوانوپلاستی صنعتی است که توسط تجزیه الکتریکی فلزات را در قالب مخصوص رسوب و مورق می‌کنند به نحوی که به جدار آن نچسبد و خود تشکیل شکل درونی قالب را بدهد. چنانکه سابقاً ذکر شد آمپر عمرش وفا نکرد و بعد از او به نتیجه رسیدند چنانکه آراگو قانون او را تکمیل کرده و تعمیم داد و گوس یکی از بزرگترین ستاره شناسان و ریاضی دانان آلمان اختراع تلگراف را تکمیل کرده و بعدها طبیعی‌دان آمریکائی موسوم به مرس الفبائی برای تلگراف درست کرده دستگاه آن را ساخت و دستگاه تلگرافی وی که به تلگراف مرس موسوم است هنوز در کلیه کشورهای معمول و مرسوم می‌باشد. آراگو علاوه بر تکمیل قوانین آمپر و ارستد اکتشافات و تحقیقات علمی دیگر هم کرده است منجم««له ثابت کرد که در عالم خلاء وجود ندارد بلکه در تمام فضای لایتناهی جسم سیال بسیار رقیقی موسوم به ««اتر موجود است که در همه جا حتی در خلل و فرج اجسام جای دارد و نیز اثبات نمود که اجسام نورانی دارای ارتعاشات بسیار سریعی هستند و اثر این ارتعاشات را با سرعت زیادی به ما منتقل می‌کند. پس از تکمیل تلگراف طولی نکشید که به واسطه تجربیات هرتز آلمانی در خصوص انتشار امواج الکتریکی باب جدیدی برای تلگراف بی‌سیم باز شد چنانکه پس از او مارکنی ایتالیائی و برانلی فرانسوی تجربیات او را تعقیب و بالاخره تلگراف بی‌سیم را عمل کردند. در اینجا بی‌مناسبت نیست که بطور اختصار شرحی از تاریخ تلگراف بیان شود. در قدیم الایام بین چینی‌ها و یونانی‌ها و رومی‌ها مرسوم بود که در اوقات جنگ برای اخبار یا استخبار از وضعیات دستجات قشون خود و یا دادن دستورات سوق الجیشی در بالای برجهای مخصوص ویا قلل تپسه‌ها و کوه‌ها آتش روشن می‌کردند و به وسیله حرکت دادن مشعل‌های بزرگ و علامات و اشاراتی که قبلاً قرارداد کرده بودند مطالب خود را به طرف مقابل می‌فهماندند. مردم گل مرسومشان این بود که از افراد خود به فواصل متساوی پست می‌گذارند و این مأموران کنایات در مورد قرارداد را فریاد کنان به پست‌ها می‌رساندند.
پس از هجوم و استیلای وحشیان و تا مدتی بعداز آن یعنی تا قرن شانزدهم این نوع علائم اخباری از بین رفت. از قرن شانزدهم به بعد مجدداً این ترتیب مخابره شروع شد و تا قرن هجدهم ادامه داشت در این قرن کلدشاپ مهندس و فیزیکدان فرانسوی یک دستگاه تلگراف هوائی اختراع کرد و اولین دفعه مجمع کنوانسیون آن را برای پیغام و اطلاع خبر فتح کننده اتریشی‌ها به کار برد. بالاخره پس از آنکه دامنه الکتریسته وسعت یافت، واسطة انتقال اخبار جریان الکتریسیته شد. اولین دستگاه تلگرافی دنیا در سال ۱۷۷۴م به توسط لزاژ فرانسوی در ژنو ساخته شد. هر دستگاه تلگراف (باسیم) شامل چهار قسمت است: اولاً یک منبع الکتریکی از قبیل پیل یا آکومولاتر، ثانیاً یک دستگاه ارسالی خبر که بتوان منبع الکتریک را به وسیله مفتول‌های فلزی (سیم) به پست مقابل مربوط ساخت بطوری که تلگرافچی بتواند با اراده خود جریان را قطع و وصل کند. ثالثاً‌ سیم، واسطة ارتباط و هادی جریان الکتریسیته دستگاه ارسال است به دستگاه ضبط. چهارمً‌ دستگاهی برای ضبط خبر که به توسط آلات مخصوص علامت و رموز را در روی نواری از کاغذ ثبت کند. سیمهای تلگرافی بر سه نوعند: هوائی،‌ زیرزمینی و زیرآبی سیمهای هوائی _ زیرزمینی و زیرآبی سیمهای هوائی _ چون مقاومت سیمهای مسی چندان زیاد نیست و ممکن است زود بزود گسیخته شود لهذا سیمهای هوائی را با آلیاژهای مسی می‌سازند این مفتولها به واسطه مقره‌های چینی به تیرهای فلزی یا چوبی ثابت و در هوا نگاه داشته شده است. سیمهای زیرزمینی _ مرکب است از چند مفتول مسی بهم پیچیده که از یک ورقه ضخیم گوتاپیرکا پوشیده و روی آنرا یک ورقه سرب کشیده‌اند. سیم‌های زیرزمینی و زیرآبی _ این نوع سیمها معمولاً مرکبند از یک دسته هفت‌تائی مفتول مسی متصل به هم که روی آن را با یک ورقه ضخیم از جسم عایقی پوشانده‌اند. این ورقه عایق از سیمهای فولادی مستور است و دور این مفتولها نوار مارپیچی شکل علفی (از جنس شاهدانه) الوده به قطران پیچیده‌اند.

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:56 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

مهم * قابل توجه کلیه دانشجویان *مهم
با سلام

با توجه به اینکه کلاس های اینجانب در دو هفته اول خرداد ماه برگزار نمی شود ، برنامه کلاس های جبرانی به صورت زیر مشخص گردیده است که به اطلاع دانشجویان محترم می رسانم :


1 - کلاس ساختمان گسسته

جبرانی هفته اول : شنبه 9اردیبهشت ساعت 14  در ساختمان حسابی

                        چهارشنبه 13 اردیبهشت ساعت 11:30  ساختمان فنی


جبرانی هفته دوم : شنبه 16اردیبهشت ساعت 14  در ساختمان حسابی

                        چهارشنبه 20 اردیبهشت ساعت 11:30  ساختمان فنی


تذکر : دانشجویان هر سکشن به تناسب وقت آزاد خود می توانند در یکی از روزهای شنبه یا چهارشنبه در کلاس حضور یابند.



2 - کلاس مدارهای الکترونیکی

جبرانی هفته اول : چهارشنبه 13 اردیبهشت ساعت 14  ساختمان فنی


جبرانی هفته دوم : چهارشنبه 20 اردیبهشت ساعت 14  ساختمان فنی


3- درس زبان ماشین و اسمبلی کارشناسی تکنولوژی نرم افزار


گروه اول ( کلاس یک شنبه ):

جبرانی هفته اول : چهارشنبه 13 اردیبهشت ساعت 8 صبح  سایت فنی 2

جبرانی هفته دوم : چهارشنبه 20 اردیبهشت ساعت 8 صبح  سایت فنی 2


گروه دوم ( کلاس سه شنبه ):

جبرانی هفته اول : جمعه 15 اردیبهشت ساعت 8 صبح  سایت فنی 2

جبرانی هفته دوم : جمعه 22 اردیبهشت ساعت 8 صبح  سایت فنی 2


موفق باشید

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

به بهانه روز معلم

معلمان عزیزم ، روزتان مبارک

بالانویس :

وقتی خوب نگاه می کنم می بینم ، معلمی بهتر از شهدا نداشته ام، اما همیشه شاگرد کودنی بوده ام.

 

 

یقین دارم آدم ها برای معلم شدن انتخاب می شوند.

و وقتی من می گویم معلم ، تو حواست نرود سمت تخته سیاه و گچ ، که معلمی فقط آن نیست.

برخی آدم ها هستند که بدون گچ و تخته سیاه و این روزها باید بگویم بدون ماژیک و وایت برد ، معلم اند.

و مگر معلمی فقط به حکم کارگزینی است، که آدم هایی هستند که  بدون حکم کارگزینی، بخواهند یا نخواهند معلم اند. زیرا درس هایی  داده و می دهند  که بهترین معلم ها ، کم آورده اند در مقابل تدریسشان.

می خواهم امروز روز معلم را تبریک بگویم . به تمامی معلمان بی گچ و تخته سیاه.

و تو می پرسی که مگر معلم، اینجوری که من دارم می گویم هم امکان دارد.

امکان دارد. خوب هم امکان دارد.

یعنی تو می خواهی بگویی  که حسین بیدخ با ان همه وصیت هایی که ما به فراموشی سپردیم معلم نیست؟ او که با قلمش ، با حرف حرف وصیت نامه اش بهترین ها را به ما آموخت و کدام معلم بهتر از این یادت می دهد که «می روم تا تو بیایی ، اگر این راه بی یاور بماند زندگی را از من دزدیده ای»

 

یعنی می خواهی بگویی بهمن درولی معلم نیست؟ او که جبهه دانشگاه را ول می کند تا در دانشگاه جبهه مدرک بگیرد.  کسی که آخرین یادگارش مزار بی سنگی است که بشریت را با آن درس می دهد.

 

سیدمحسن زرنگ زاده چطور؟ همو که برادرش پیکر سوخته اش را نشناخت. همو که سوخت تا سازش نکند با دشمن. سوخت تا درس انسان سازی بدهد.

 

عبدالمجید طیب طاهر را چه می گویی ؟ طیب ترین طاهری که همیشه دغدغه امروزما را داشت و می دانست که وصیتش را بجای نصیحتش اشتباه می گیریم. او معلم نبود؟

 

 کاش می دانستی که حمید بهرامی با آن همه حجب و متانت و محمدهادی موجودی با آن همه صفا و پاکی برایت معلم اند تا بیاموزی و عمل کنی و راه را گم نکنی.

 

عبدالرحمن هودگر ، همو که می رود و گوش تیربارچی عراقی را می پیچاند و اسیرش می کند و معلم می شود برای حبیب پالاش که برود و به همان سبکی که از معلمش یادگرفته است گوش عراقی ها را می پیچاند و اسیر می کند و آنگاه حبیب و عبدالرحمن خود می شوند معلم برای من و تو که بیاموزند در سخت ترین شرایط هم می شود گوش دشمن را پیچاند و به زانویش درآورد.

 

حمیدصادق جولا، آنگاه که می خواهد رضا آخرین عکس را از او بگیرد و سپس قلبش میزبان ترکش ها می شود، دارد فریاد می زند که رمز کمال در اطاعت و بندگی است.

 

غلامعلی آهوزاده ، کسی که در نهایت گمنامی اش ، به تو می آموزد، باید بی خیال نام شوی تا نامت بیشتر ماندگار شود. غلامعلی معلم نیست؟ اگر غلامعلی معلم نیست ، پس نام معلم برازنده کیست؟

 

و اگر می گویی که مش حمید یا همان عبدالحمید صالح نژاد، سردار اروند ، معلم نیست ، برو و حرف های سید را گوش بده ، تا بدانی مش حمید برای سید هنوز هم معلمی می کند.

 

محمود شهیان زاده، همان که فریاد زد ، برایم فقط یک بوق بزنید . همین . من بوق را بجای فاتحه قبول می کنم و کدام معلم رساتر از این فریاد می زند که اهل عالم. یادتان نرود که آرامشتان مدیون پریشانی چه کسی است. کم لطفی نکنید در حق شهدا. از یادشان نبرید.

 

علی زاده دباغ که از شهادتش خبر می دهد به زبان بی زبانی و این یعنی اگر تقوا داشته باشی ، خداوند درهای رحمت را به روی دلت باز می کند و علی مدرس این حکمت پروردگار است.

 

تو می گویی سیدجمشید صفویان معلم نیست؟ و اگر بر این اعتقادی برو و برگ برگ زندگی سید را ورق بزن و ببین که می شود معلم بود ، اما بجای گچ بر تخته کشیدن ، برق نور بر دلها کشید.

 

 

تو می گویی حبیب قصاب بلنده معلم نیست؟ پس آنگاه که پس از شهادت مادر را خبر می کند که برخیز و جارو کن که دوستانم به دیدارتان می آیند، چه هدفی دارد جز اینکه به عالم درس بدهد که «شهیدان زنده اند»

 

و اگر محمدرضا خوانساری معلم نیست ، برای چه می رود و پیکرش می ماند توی خاک های  صالح مشطط. بنظرت نمی خواهد تدریس کند که  « نهایت عشق به فاطمه(س) چه بر سر آدم می اورد»

 

آخر مگر معلم بودن چیست که تو آن را به یک حکم و یک کیف و یک گچ و تخته محدود می کنی؟

 آیت الله قاضی  ،سردار سوداگر، سیزده نوجوان بسیجی مسجد نجفیه، همه و همه معلم اند برای تو تا راه را پیدا کنی. هر کدام بهانه ای و هر کدام مدرسی برای یک درس زندگی تو. اگر بخواهی و چشم باز کنی.

 

تازه محمد فرخی راد ، همان آزاده ای که پس از 20 سال استخوان هایش به وطن برگشت که اصلا خود معلم بود. قبل از اسیر شدنش و حتی در اسارت هم معلمی کرد و پس از آن هم با رفتن غریبانه اش معلمی را ادامه داد و هنوز صدای مظلومش در کلاس دنیا پیچیده است و گوش هایی را می طلبد که پنبه نداشته باشند.

 

یا نعمت الله لحافچی که خودش معلم بود و عروجش و شهادتش در اوج ایثار ، آن لحظه که رفت تا غریق های دز را نجات دهد و خودش هم رفت به همانجا که می باید می رفت .  این از خودگذشتگی اش پترس را به تعجب وا داشت و ریزعلی خواجوی را حیران کرد. چرا که پترس از انگشت گذشت و ریز علی از لباس هایش و نعمت از جانش

 

و روح الله سوزنگر ، از معلم فراتر می رود و استاد دانشگاه می شود ، اما توی مسجد می آید و به بچه دبستانی ها قرآن یاد می دهد و می شود معلم در معلم. معلم برای همه که بیاموزد غرور را بیخیال شوید.

 

 

و گاهی هم نه تخته سیاه و گچ لازم است و نه شهادت . یک حرف ، یک عمل ، درسی به تو می دهد که صد معلم نداده اند . حرف های عبدالحسین مرده شور را می گویم . حرف هایی که زمین را تکان می دهد و دل آسمان را می شکند آنگاه که فریاد بر می آورد «من دیگر مرده نمی شویم»

 

یا همان پیر فرزانه عارف و سالک ، بسیجی 8 سال عشق و حماسه، ملا مهدی را می گویم. با آن همه خصوصیات که در پست قبل گفتم . آیا ملامهدی را نمی توان معلم نامید ؟ آنکس که هم حرف می زند و بیشتر از حرفش خود عامل است به حرف هایی که می زند.

 

این ها همه معلمان تو هستند. اینها وهزاران شهید دیگری که در گوشه گوشه این سرزمین، مهمان خاک بهشت آباد ها هستند.

برخیز.

بخواهی یا نخواهی مدیونی. دیگر نیستند تا بروی و دستشان را ببوسی.

برخیز و همین حالا برو . شاخه ای گل ببری یا نبری برای آنها فرقی ندارد. برو و سری بهشان بزن. برای خودت خوب است. شاید کمی به خود بیایی. شاید کمی یقه این دنیا را ول کنی .

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

قابل توجه دانشجویان درس شیوه ارائه مطالب علمی و فنی در نیمسال دوم 91-90

    مهم                            مهم                         مهم


با سلام

یک بار دیگر تاکید می کنم :

آخرین مهلت تحویل سی دی درس شیوه اراته مطالب علمی و فنی سه شنبه 26 اردیبهشت ماه می باشد

در صورت عدم تحویل سی دی تا روز مقرر ، سی دی تحویل گرفته نمی شود و دانشجو از درس مربوطه حذف خواهد شد.


نکات قابل توجه :

1- دانشجویانی که نوبت ارائه انها گذشته است ، دیگر زمان برای ارائه داده نمی شود و 3 نمره سخنرانی و ارائه در کلاس را از دست داده اند.

2- دانشجویانی که در کلاس غیبت داشته اند، به ازای هر جلسه نیم نمره از دست داده اند.

سایر قوانین و مقررات کلاس را که سه ماه پیش و در 20 بهمن 90 در وبلاگ قرار گرفته است از لینک زیر مطالعه بفرمایید

نحوه کار و برنامه زمان بندی درس شیوه ارائه مطالب علمی و فنی در نیمسال دوم 2-91-90

موفق باشید

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

جواب تمرینات ساختمان گسسته
با سلام

با عرض معذرت از دوستان  تا الان که وقت نکردم جواب همه تمرینات رو براتون آماده کنم

این تعداد رو فعلا داشته باشید

بقیه رو هم برسم تا فرداشب براتون میزارم

بازم ببخشید

لینک دانلود

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

نمونه سوالات امتحانی درس شیوه ارائه مطالب علمی و فنی

با سلام

نمونه سوالات امتحان درس شیوه ارائه نوشتاری و گفتاری(شیوه ارائه مطالب علمی و فنی) در ادامه مطلب موجود می باشد .

تذکرات بسیار مهم :

 1-در صورت عدم حضور در جلسه امتحان ، حتی در صورت اخذ 17 نمره کار تحقیقاتی درس حذف خواهد شد .

2- هر دانشجو موظف است علاوه بر پاسخ به سوالات تستی ، خلاصه ای از گزارش کار تحقیقاتی خود را درحداقل 14 خط در امتحان پایان ترم بنویسد .

3- دانشجویانی که در کلاس درس غیبت داشته اند به تناسب تعداد غیبت ها از نمره نهایی آنان کسر خواهد شد .

۴- دانشجویانی که کار تحقیقاتی خود را در کلاس ارائه نداده اند 3 نمره مربوط به ارائه را از دست داده اند . 

۵- دانشجویانی که کار تحقیقاتی خود را در مدت زمان مقرر تحویل نداده اند ، در صورت حضور در جلسه امتحان از درس مربوطه خواهند افتاد و در صورت عدم حضور درس برایشان حذف خواهد شد .

موفق باشید .

 

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

قابل توجه دانشجویان درس مدارهای الکترونیکی
با سلام و خسته نباشید خدمت تمامی شما دوستان گرامی


حل تعدادی تمرین مربوط به این درس را که در کلاس قول داده بودم ، از لینک زیر دانلود بفرمایید

البته ممکن است تعدادی از این تمرینات را سر کلاس برایتان حل کرده باشم. فقط از باب اطمینان دوباره حل کرده ام.


دانلود حل تمرینات


برای تمامی شما بزرگواران آرزوی موفقیت در امتحانات و سایر مراحل زندگی را دارم

موفق باشید

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

روزهای حضور اینجانب در دانشگاه جهت مراجعات دانشجویی در فرجه امتحانات
با سلام و عرض وقت بخیر خدمت تمامی دانشجویان بزرگوارم

روزهای حضور من در دانشگاه جهت مراجعات دانشجویی ( پروژه ، کارآموزی ، رفع اشکال ، حل تمرین و . . . ) به ترتیب زیر می باشد.

دانشجویان عزیز می توانند طبق برنامه زیر به اتاق 730 مراجعه نمایند.

نکته :

در صورت عدم حضور در اتاق 730  احتمالا در سایت فنی 1 حضور داشته باشم.


سه شنبه  16 خرداد    ساعت 8 صبح  الی 3 عصر

چهارشنبه 17 خرداد     ساعت 8 صبح  الی 3 عصر

پنج شنبه 18 خرداد      ساعت 8 صبح الی 3 عصر

جمعه 19 خرداد          ساعت 9 صبح الی 3 عصر

شنبه 20 خرداد          ساعت 8 صبح الی 3 عصر

یکشنبه 21 خرداد       ساعت 8 صبح الی 3 عصر

دوشنبه 22 خرداد       ساعت 8 صبح الی 3 عصر


لطفا جهت هماهنگ کرن ساعت حضور و عدم معطل شدن ، قبل از مراجعه با ذکر نام و نام خانوادگی به شماره 09167794494 پیامک زده و ساعت حضورتان را با بنده هماهنگ بفرمایید.

موفق باشید




[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

قابل توجه دانشجویان درس زبان ماشین - کارشناسی تکنولوژی نرم افزار
با سلام

تعدادی از برنامه هایی را که سر کلاس با هم کار کردیم و در جزوه وجود نداشته است را می توانید از لینک زیر دانلود بفرمایید.


لینک دانلود برنامه ها


در ضمن لازم به ذکر است که :

1- امتحان پایان ترم شما شامل 14 نمره می باشد که شامل 10 نمره برنامه نویسی و 4نمره مسئله می باشد.

2- هیچگونه سوال حفظی در امتحان داده نمی شود.

3- نمرات امتحان میانترم ، پایان ترم و عملی جداگانه اعلام نمی شود و پس از امتحان پایان ترم نمره نهایی پس از محاسبه اعلام می گردد.

4 -نمره نهایی شما برابر است با 20 نمره تئوری( 14 نمره پایان ترم و 6 نمره میان ترم) + 20 نمره امتحان عملی که مجموع این دو امتحان تقسیم بر 2 می شود و نمره نهایی حاصل می شود.


تذکر فوق العاده مهم :

دانشجویانی که در امتحان عملی متاسفانه علی رغم تذکرات مداوم من از فلش استفاده کرده اند و یا در جابجایی فلش نقش ایفا کرده اند، به دلیل اینکه نمره عملی آنها صفر منظور گردیده است، در امتحان پایانی شرکت نکنند ، زیرا مثل دو ترم پیش بدون هیچگونه تعارفی از درس خواهند افتاد.

امتحانش مجانی است و کاملا واضح است که حذف درس از افتادن بهتر است.


موفق باشید

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

قابل توجه دانشجویان درس مدارهای الکترونیکی و ساختمان گسسته
با سلام

دوستان بزرگوار درس مدارهای الکترونیکی

ظاهرا دو تا تمرین دیگه هست که براتون حل نکردم ، عمری باشته تا فرداشب حل می کنم میزارم برا دانلود

حتما حتما دانلود کنید و بخونید


دوستان بزرگوار درس ساختمان گسسته

نگران نباشید

چند روز دیگه و حتما چند روز قبل از امتحان براتون تمرینا رو حل می کنم


موفق باشید

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

قابل توجه دانشجویان درس مدارهای الکترونیکی
با سلام

دو تمرینی را که در کلاس حل نشده بود برایتان حل کرده ام و گذاشته ام برای دانلود

از لینک زیر دانلود کنید

دانلود حل تمرینات جدید مدارهای الکترونیکی

در ضمن ، برای امتحان خوب جزوه را مطالعه بفرمایید تا ان شاء الله مشکلی برایتان بوجود نیاید

و همه موفق و پیروز باشید


با آرزوی موفقیت برای تمامی دانشجویان بزرگوارم

[ شنبه 23 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 10:23 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

دانلود مقاله حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها
سلام همکاران گرامی برای این پست دانلود مقاله حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها گذاشتم امیدوارم به کارتون بیاد

حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها

 

حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها

 

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

21نکته طلایی برای ساختمان

 

۲۱ کلید طلایی برای ساختمان

تمامی معابر، پلکان‌ها، سطوح شیبدار، باز شوها، پرتگاه‌ها و نقاط که احتمال خطر سقوط افراد را دربر دارند، باید با نرده و پوشش‌های موقت و مناسب حفاظت شوند

 

باقی مطلب را در فایل پی دی اف ضمیمه بخوانید

۲۱ کلید طلایی برای ساختمان

 

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

دانلود کتابخانه ملی اتریش
با دانلود این فایل کروکی و تصاویر خارجی و داخلی دانلود کتابخانه ملی اتریش راببنید

معماری به نام chris precht نقشه کتابخانه ملی اتریش را که در شهر وین قرار دارد طراحی کرده است. این کتابخانه در حاشیه یک پارک قرار دارد، این پروژه به شکل یک مارپیچ است و سالن نمایشگاه آن در زیرزمین واقع شده است.

 

کتابخانه ملی اتریش

    کتابخانه ملی اتریش

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

دومين همايش سراسري عايق هاي ساختماني كشور
تاريخ برگزاري همايش عايق‌هاي ساختماني از 18 و 19 آبان‌ماه به 6 و 7 بهمن ماه موكول و فرصت ارائه مقالات تا نيمه آذر ماه تمديد گرديد.

نظر به همزمان بودن همايش با روز ملي كيفيت (مورخ 18/8/90) و همچنين فصل توليد عايق‌هاي ساختماني و درخواست تعويق زمان برگزاري توسط برخي از واحدهاي توليدي، تاريخ برگزاري همايش عايق‌هاي ساختماني از 18 و 19 آبان‌ماه به 6 و 7 بهمن ماه موكول و فرصت ارائه مقالات تا نيمه آذر ماه تمديد گرديد. كميته اجرايي همايش در فرصت ايجاد شده كارگروه‌هاي تخصصي را براي بررسي مشكلات صنعت عايق ساختماني در دست تشكيل دارد. اين كارگروه‌ها به منظور تهيه راهكارها و پيشنهاداتي براي ارائه در پانل‌هاي تشكيل شده در زمان برگزاري همايش با حضور مسئولين هدف گذاري گرديده است.
اين همايش با ايراد سخنراني رئيس محترم سازمان ملي استاندارد ايران و حضور مسوولين و مديران ساير وزارتخانه‌ها و مراكز علمي و پژوهشي برگزار و آخرين مقالات مربوط به دستاوردهاي صنعت عايق ساختماني و طرح‌هاي پژوهشي نوين ارائه مي‌گردد.

براي اقامت ،اخبار و خلاصه مقالات به (www.hamayeshayegh.com) مراجعه نماييد. 

 

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

جهان اسلام
سلام برای این پست که بعد از حدود سه ماه برگشتم مقاله جهان اسلام رو برای دانلود می ذارم امیدورام به کارتون بیاد

جهان اسلام

جهان اسلام

از این به بعد با تجربه های بسیار جدیدی در زمینه وبلاگ و خدمات از طریق وبلاگ در خدمت دوستان خواهم بود

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

عید نوروز

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تكرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران كشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه كه تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت.

                                         

و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی كه آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

خانه ژاپنی

شما تا حالا بهترین فضای مسکونی که در زمینهای محدود طراحی کرده اید کدام نقشه بوده آیا از طرح خود راضی بوده اید

از شما دعوت می کنم که با دانلود فایل زیر طراحی نقشه چشم بادامی ها را در زمین محدود ببینید

فایل زیر را با فرمت win rar و با حجم 3.5 mg دانلود کنید

طراحی در زمین محدود

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

پروفسور هوشنگ سیحون

در مقاله ای که در فایل زیر برای دانلود گذاشته ام شرح کامل کنفرانسی است که به خاطر سالروز ۹۰ سالگی مهندس سیحون بر پا شده

اجرا کننده برنامه یکی از شاگردان مهندس بوده است که به شرح کارها و اقدامات سیحون پرداخته است. باقی فایل را دانلود کنید

Professor Houshang Seyhoun

sayhon

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

M cofee
به نظر من کار معمارای وطنی خیلی ظریفتر و جالبتره

M cofee


[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

خانه ای متفاوت

در لینک زیر تصاویر خانه ای متفاوت را از لحاظ طراحی ببنید

خانه ژاپنی

[ جمعه 17 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

حل معادله ای پس از 140 سال در خستگی ناشی از یك كنفرانس

یك استاد انگلیسی كه از شركت در یك اجلاس كسل كننده خسته بود ناگهان توانست معمای معادله شگفت انگیزی را كه ریاضیدانان تمام دنیا به مدت 140 سال در تلاش برای حل آن بودند حل كند.

به گزارش خبرگزاری مهر، پروفسور "دارن كراودی" رئیس دپارتمان ریاضی دانشگاه كالج لندن كه در یك كنفرانس كسل كننده در پاریس شركت كرده بود، ناگهان توانست معادله معروف "شوارتز- كریستوفل" را حل كند.

این ریاضیدان انگلیسی كه از نشستن در سالن كنفرانس خسته شده بود برای استراحت از سالن خارج شده و ناگهان احساس كرد كه فرمول حل معادله را فهمیده است.

وی در این خصوص توضیح داد: "من از جای خود بلند شدم و از سالن بیرون رفتم. این بسیار شگفت انگیز بود چرا كه راه حل معادله "شوارتز- كریستوفل" به ذهنم رسیده بود و من با هیجان آن را حل كردم."

براساس گزارش روزنامه تایمز، معادله "شوارتز- كریستوفل" در سال 1860 با هدف كمك به طراحان، معماران و مهندسان در محاسبه میزان استحكام ساختمانهایی كه می خواستند بسازند، ارائه شد.

در حقیقت با كمك این معادله می تواند صدها هواپیما، ساختمان و پل را ساخت، اما این در این معادله محدودیتهایی وجود دارد. به طوری كه وقتی پروژه ای اشكال نامنظم را نشان می دهد و یا از مجموع مواد مختلف ساخته می شود از این معادله نمی توان استفاده كرد.

"دارن كراودی" كه به خاطر خستگی از كنفرانس ناگهان توانست معمای این معادله را حل كند، دریافت كه با فرمول دیگری كه 20 سال پس از معادله "شوارتز- كریستوفل" اختراع شد، می توان این معادله را حل كرد.

این كشف در شرایطی انجام شد كه به مدت 140 سال تمام ریاضیدانان دنیا در تلاش برای حل این معادله بودند.

[ چهار شنبه 8 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:12 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

فقط دعا...

سلام به شما این پستی كه تو وبلاگ زدم مربوط به ریاضی نیست ولی تا آخرش بخونید

روز امتحان بود كه یكی از معلما خبر داد كه یكی از دانش آموزان مدرسه ما به علت اشتباه یكی از دكترا 5ماه از بیماری خود خبر نداشت بعد از این مدت طولانی بالاخره فهمید كه سرطان خون داره حالا مسئله اینجاست كه اون بعد از خدا امیدش به دعاهای ماست هرجا كه هستید هر دینی دارید برای شفا پیدا كردنش دعا كنید ...........     اگر هم خواستید كمك كنید برای اطلاع یافتن از صحت ماجرا به این وبلاگ مراجعه كنید

www.mhrz.blogfa.com

[ چهار شنبه 8 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:12 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

اجسام افلاطونی

در یونان قدیم ، گروهی از مردم ، بیشتر وقتشان را صرف مطالعه ی اعداد و شكل ها می كردند

و موهومات و خرافات فراوانی در مورد عددها و شكل ها برای خود می ساختند. آن ها معتقد

بودند كه اساس هستی از چهار عنصر آتش ،خاك،باد و آب تشكیل شده است. در این

تفكر،چهاروجهی ،شش وجهی ،هشت وجهی و بیست وجهی هر كدام نشانه ی یكی از عنصرها

بودند. دوازده وجهی هم به طرزی ناشناخته ، با كل هستی ارتباط داشت . فیثاغورس ، اولین

كسی بود كه روی این حجم ها كار كرد ولی چون این نظرها در كتاب افلاطون آمده است به نام

اجسام افلاطونی مشهور شده اند . این حجم ها آن قدر جالب بودند كه از زمان افلاطون تا

رنسانس (نوزایی) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گرفته اند . مثلث عروس چیست ؟

هزاران سال پیش ، مصریان در سرزمین باستانی خود كه مهد تمدن بود ؛ در كنار رود نیل ،

كشاورزی می كردند . آن ها كاخ های عظیمی در این سرزمین ساخته اند . آیا اهرام مصر را

دیده اید؟ آیا می دانید مصریان باستان ، چگونه گوشه های این بناهای عظیم را قائمه ساخته اند؟

آیا باور می كنید كه آن ها این كار را به كمك یك ریسمان انجام داده باشند؟ مصریان با 11 گره،

ریسمان را به 12 قسمت برابر تقسیم می كردند. دو سر ریسمان را به هم گره میزدند. در محلی

كه می خواستند زاویه ی قائمه بسازند، یك میخ می كوبیدند. یك گره ریسمان را به پشت این میخ

می انداختند، سپس سه گره می شمردند و ریسمان را می كشیدند تا صاف شود. گره سوم را با

میخ به زمین ثابت می كردند. دوباره سراغ گوشه ی زمین می رفتند؛ این بارچهار گره از طرف

دیگر می شمردند. ریسمان را صاف می كردند و گره چهارم را به زمین ثابت می كردند. كاری كه

مصریان باستان انجام می دادند، در اصل ، ساختن یك مثلث بود. طول ریسمان در دو طرف گوشه

ی زمین، سه قسمت و چهار قسمت و در مقابل پنج قسمت بود. امروزه ما میدانیم مثلثی كه

اضلاع 3و4و5 داشته باشد، طبق عكس رابطه ی فیثاغورس ، مثلث قائم الزاویه است. در

گذشته این مثلث، به مثلث عروس معروف بوده است. تاریخچه ی عدد p : عدد p (پی)

سرگذشتی حداقل 3700 ساله دارد. پی یكی از مشهور ترین عددها در دنیای ریاضی است. و

نماد p یكی از حروف الفبای لاتین است.ساده ترین و بهترین راه معرفی p این است : قطر

دایره/محیط دایره = p در طول این 37 قرن، دانشمندان زیادی سعی كردند مقدار p را حساب

كنند. به عبارت دیگر آن ها سعی كردند تا نزدیك ترین عدد به عدد p را به دست آورند. قدیمی

ترین محاسبه ی به دست آمده، به 1700 سال پیش از میلاد مسیح (ع) ، یعنی حدود 3700

سال پیش مربوط می شود. این محاسبات روی پاپیروسی نوشته شده است كه در حال حاضر، در

"مسكو" نگهداری می شود. اولین محاسبه ی ریاضی p ، توسط ارشمیدس و با كمك چند ضلعی

ها انجام شد. او با 96 ضلعی منتظم، عدد پی را بین دو كسر 70/10 ‚3 و71/10 ‚3 به دست

آورد .(تذكر:علامت / نشانه ی خط كسری است). "لودلف وان كولن" آلمانی ، در قرن هفدهم

به كمك 720 ‚254 ‚212 ‚32 ضلعی منتظم، مقدار p را تا 32 رقم اعشار حساب كرد.

"غیاث الدین جمشید كاشانی" معروف به "الكاشی" در كتاب رساله ی محیطیه، p را تا 17 رقم

پس از ممیز حساب كرده است. "بهاسیك هندی" در سال 1150 میلادی، آن را به صورت كسر 7/22

 یا جذر 10 نشان داده است. "جان وایس" ریاضی دان انگلیسی برای p ، نسبت زیر را

پیشنهاد كرد: (...×5×5×3×3×1×1 ) / (...×6×6×4×4×2×2) = 2/p "لایپ

نیتس " آلمانی به عبارت زیر دست یافت : ...+۱/۱۱-۱/۹+۱/۷-۱/۵+۱/۳-۱=۴/p در

سال 1949 میلادی، به كمك رایانه ی اینیاك ، پی تا 2037 رقم محاسبه شد. به تازگی برادران

"چودنوفسكی" با بیش از پنج سال كار مداوم به كمك رایانه، p را تا 1011196691 رقم

اعشار حساب كرده اند . اگر می خواهید عدد p را تا ده رقم اعشار به خاطر بسپارید تعداد حروف

كلمات، در بیت دوم این شعر به شما كمك خواهد كرد : گر كسی از تو بپرسد ره آموختن p

پاسخی ده كه هنرمند تو را آموزد خرد و دانش و آگاهی دانشمندان ره سرمنزل مقصود بما آموزد

۳ . ۱ ۴ ۱ ۵ ۹ ۲ ۶ ۵ ۳ ۵ =۳/۱۴۱۵۹۲۶۵۳۵

[ چهار شنبه 8 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:12 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

رنه دکارت
img/daneshnameh_up/0/0b/Deakart.png


رنه دکارت( Rene Decartes)، فیلسوف، ریاضیدان و فیزیکدان بزرگ عصر رنسانس در روز 31 ماه مارس 1596 میلادی، در شهرک لاهه از ایالت تورنِ(Touraine) فرانسه متولد شد. مادرش در سیزده ماهگی وی درگذشت و پدرش قاضی و مستشار پارلمان انگلستان بود.

دکارت در سال 1606 میلادی، هنگامیکه پسر ده ساله ای بود، وارد مدرسه لافلش(La Fleche) شد. این مدرسه را فرقه ای از مسیحیان به نام
ژزوئیتها یا یسوعیان تاسیس کرده بودند و در آن علوم جدید را همراه با تعالیم مسیحیت تدریس می کردند. دکارت طی هشت سال تحصیل در این مدرسه، ادبیات، منطق، اخلاق، ریاضیات و مابعدالطبیعه را فرا گرفت. در سال 1611 میلتدی، دکارت در یک جلسه سخنرانی تحت عنوان اکتشاف چند سیاره سرگردان در اطراف مشتری، از اکتشافات گالیله اطلاع حاصل کرد. این سخنرانی در روح او که تاثیر فراوان گذاشت.

پس از اتمام دوره و خروج از لافلش، مدتی به تحصیل علم
حقوق و پزشکی مشغول گردید، اما در نهایت تصمیم گرفت به جهانگردی پرداخته و آن گونه دانشی را که برای زندگی سودمند باشد، فرا بگیرد. به همین منظور، مدتی به خدمت ارتش هلند درآمد؛ چرا که فرماندهی آن را شاهزاده ای به نام موریس بر عهده داشت که در فنون جنگ و نیز فلسفه و علوم، مهارتی به سزا داشت و بسیاری از اشراف فرانسه دوست داشتند تحت فرمان او فنون رزمی را فرا بگیرند.
دکارت در مدتی که در قشون ارتش هلند بود، به علم مورد علاقه خود، یعنی ریاضیات می پرداخت.

در بهار سال 1619 میلادی از هلند به
دانمارک و آلمان رفت و به خدمت سرداری به نام ماکسیمیلیان درآمد. اما زمستان فرا رسید و در دهکده نوبرگ(Neuberg) در حوالی رود دانوب، بی دغدغه خاطر و با فراغت تمام، به تحقیق در ریاضیات پرداخت و براهین تازه ای کشف کرد که بسیار مهم و بدیع بود و در پیشرفت ریاضیات، تاثیر به سزایی گذاشت.

پس از مدتی، به فکر یکی ساختن همه علوم افتاد و در شب دهم نوابر 1619 سه رویای امید بخش دید و آن ها را چنین تعبیر کرد که:
روح حقیقت او را برگزیده و از او خواسته تا همه دانش ها را به صورت علم واحدی در آورد.
این رویاها به قدری او را مشعوف ساخت که نذر کرد تا مقبره حضرت مریم را در
ایتالیا زیارت نماید. وی چهار سال بعد به نذر خود وفا کرد.

از 1619 به بعد، چند سالی در اروپا به سیاحت پرداخت و چند سالی هم در
پاریس اقامت کرد، اما زندگی در آن جا را که مزاحم فراغت خاطر خود می دید، نپسندید و در سال 1628 میلادی بار دیگر به هلند بازگشت و در آن دیار، تا سال 1649 میلادی، مجرد ، تنها و دور از هر گونه غوغای سیاسی و اجتماعی تمام اوقات خود را صرف پژوهش های علمی و فلسفی نمود.
تحقیقات وی، بیشتر تجربه و تفکر شخصی بود و کمتر از کتاب استفاده می کرد.

در سپتامبر 1649 به دعوت کریستین، ملکه
سوئد برای تعلیم فلسفه خویش به دربار وی در استکهلم رفت. اما زمستان سرد این کشور اسکاندیناوی از یک سو و ضرورت سحرخیزی در ساعت پنج بامداد برای تعلیم ملکه از سوی دیگر، دکارت را که به این نوع آب و هوا و سحرخیزی عادت نداشت، به بیماری ذات الریه مبتلا ساخت.
دکارت از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ تاریخ به حساب می آید. او
قانون شکست نور را در علم فیزیک کشف کرد و هندسه تحلیلی را در ریاضیات و هندسه بنا نهاد.
در
تاریخ فلسفه غرب ، فلسفه جدید با دکارت آغاز می کنند.

[ چهار شنبه 8 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:12 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

تست IQ

تست هوش

شما با یک تست هوش می توانید به درصد و میزان هوش تان پی ببرید.

   

1) فرض كنید راننده یك اتوبوس برقی هستید.در ایستگاه اول 6 نفر وارد اتوبوس می‌شوند،در ایستگاه دوم سه نفر بیرون می‌روند و پنج نفر وارد می‌شوند.راننده چند سال دارد؟

2) یك مأمور پلیس مجرمی را از طبقه اول تا طبقه پنجم ساختمانی تعقیب می‌كند.او چند طبقه پیموده است؟مأمور پلیس نتوانست مجرم را دستگیر كند و مجبور است از طبقه پنجم تا دهم را نیز بالا برود.حالا چند طبقه باید بپیماید؟

3) پنج كلاغ روی درختی نشسته‌اند.سه تا از آنها در شرف پروازند.حال چه تعداد كلاغ روی درخت باقی می‌ماند؟

4) چه تعداد از هر نوع حیوان به داخل كشتی موسی برده شدند؟

5) شیب یك طرف پشت بام یك شیروانی 60 درجه است.طرف دیگر 30 درجه است.خروس کجای این پشت بام تخم گذاشته است.

6) حلزونی دور یك استادیوم می‌خزد.وقتی در جهت عقربه‌های ساعت حركت می‌كند در یك ساعت و نیم دایره را تمام می‌كند.وقتی خلاف عقربه‌های ساعت حركت می‌كند در 90 دقیقه دایره را طی می‌كند.علت تفاوت چیست؟

7) این سوالی حقوقی است.هواپیمایی از دالاس به سمت مكزیك در حركت است و در مرز این دو سقوط می‌كند.بازمانده‌ها را كجا دفن می‌كنند؟

8) شكل زیر از كنار هم گذاشتن تعدادی چوب كبریت ساخته شده است:

الف: سه تا از كبریت‌ها را بردارید تا فقط چهار مربع باقی بماند. زمانی كه این كار را انجام دادید، دوباره چوب كبریت‌ها را سر جای‌شان قرار دهید.
 


ب: حال چهار تا از چوب كبریت‌ها را بردارید تا فقط سه مربع باقی بماند.

9) من دو سكه به شما می‌دهم كه مجموعش 30 تومان می‌شود اما یكی از آنها نباید 25 تومانی باشد. چطور؟

10) دو نفر با هم یك مسیر را پیاده طی می‌كنند.یكی از آنها این مسیر را یك ساعته طی می‌كند،اما نفر دیگر دو ساعت چرا؟

 

جواب این معما ها 28/10/89

[ چهار شنبه 8 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:12 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

دكتر هشترودی
img/daneshnameh_up/4/4e/namayesh.jpg

مقدمه

شرح حال بزرگ مردی که نگاه تیز بین او فراسوی هر پرده مات و کدری را در می‌یافت و وقتی به دنیا می‌نگریست به قدری آن را خوب می‌شناخت که درک نوع نگاه او به دنیا به بررسی بسیار نیاز دارد. در سال هزار و دویست و هشتاد و شش خورشیدی در شهر تبریز در خانواده‌ای فرهیخته کودکی به دنیا آمد که او را محسن نام نهادند، پدرش همچون اکثر آذریها مردی بود کوشا و با همت که چهارده سال در نجف اشرف تحصیل کرده بود. یک روحانی وارسته و پرهیزگار که چون از نجف به تبریز برگشت اشراف و اعیان شهر برای او هدیه‌های بسیار فرستادند و او که انسانی وارسته بود تمام هدیه‌ها را پس فرستاد حتی هدیه صولت السلطنه را. و با این شیوه به آنان فهماند که وابستگی به یک طبقه و دلسوزی برای طبقه دیگر باهم منافات دارد، این بود که در کنار ستارخان سردار ملی به مبارزه پرداخت و در دور اول و دوم به نمایندگی مردم تبریز به مجلس شورا رفت. او مرد پارسا و سخت کوشی بود که از مال دنیا چیزی نیندوخت و همواره سعی می‌کرد چهار فرزند پسرش را پارسا و سخت کوش و دانش دوست بار آورد و در این امر نیز موفق شد به گونه‌ای که هر چهار فرزندش به نحوی در زمینه کاری خود موفق بودند.

تحصیلات

چهل روز که از حضور محسن در خانواده آنان گذشت خانواده هشترودی به تهران نقل مکان کرد. محسن هشترودی تحصیلات ابتدایی خود را در مدارس سیروس و اقدسیه گذراند. وی مرد بسیار سخت کوشی بود و از کلاس هفتم بدون معلم به فراگیری زبان فرانسه همت گماشت و در آن خصوص چنان پیشرفت کرد که خیلی زود شروع به خواندن کتابهای فرانسوی نمود. محسن از کلاس هشتم به مدرسه دارالفنون رفت و چون سطح مدرسه دارالفنون از بقیه مدارس بالاتر بود، بطور معمول هر دانش آموز تازه واردی را در کلاسهای مختلف می‌سنجیدند. به همین دلیل معلم هندسه از او خواست قضیه‌ای را ثابت کند آن روز هیچ کس نمی‌دانست که روزی همین دانش آموز یکی از ریاضیدانهای بزرگ دنیا خواهد شد.

محسن در آنروز معلم هندسه را مات و مبهوت نمود و معلم در شگفت شد که او چگونه این قضیه را بدون استفاده از راههای مطرح شده در کتاب ثابت نموده است؟ از او پرسید این راه را از کجا آموخته ای؟ و دور ازذهن نبود که محسن هشترودی با این همه کلنجار رفتن با کتابها این راه را خودش ابداع کرده باشد. دیری نپایید که از پرتو آوازه نام او در مدرسه نام دیگر شاگردان برجسته مدرسه کم رنگ شد و محسن هشترودی کانون توجه معلمان و شاگردان مدرسه شد. پروفسور هشترودی دوران دبیرستان را که به پایان رساند. تحصیل در رشته پزشکی را آغاز نمود، پس از مدتی تحصیل در این رشته آن را رها کرد و به فرانسه رفت تا در
رشته مهندسی مکانیک تحصیل نماید، اما این رشته نیز با ذوق او موافق نبود. این بود که به تهران برگشت و در دارلمعلمین عالی به تحصیل در رشته ریاضی مشغول شد.

ریاضی با روح ذوق پروفسور هشترودی موافق بود و او باعشق تمام به تحصیل پرداخت. پس ازدریافت درجه لیسانس به فرانسه رفت و در دانشکده علوم پاریس مشغول به تحصیل در رشته ریاضی شد و سپس به دانشگاه سوربن رفت و در آن دانشگاه تحصیلات خود را در دوره دکتری ریاضی به پایان رساند. پروفسور هشترودی در سال هزار و سیصد و پانزده خورشیدی در سن بیست و نه سالگی به ایران بازگشت و با سمت دانشیاری در دانشکده علوم و دانشسرای عالی مشغول به تدریس شد و پس از پنج سال به درجه استادی رسید.

دکتر هشترودی و اطرافیان

وی نیز چون همه انسانها از محیط و افراد پیرامون خود تأثیر پذیرفته بود، اما چند فرد به گفته خود او بیش از همه بر وی تأثیر گذاشتند. در درجه اول برادر بزرگترش محمد ضیا هشترودی که دکتر هشترودی بنیان تعلیم خود را از او می‌دانست. محمد ضیا مردی خود ساخته بود تا کلاس یازده در دارالفنون خواند و چون معلومات او بیش از حد کلاس و گاهی بیش از سواد معلمان بود مرتب بر معلمان خرده می‌گرفت. سرانجام او را از مدرسه اخراج کردند، وی در شهرهای مختلف به معلمی پرداخت و تا پایان عمر معلم بود. زبان فرانسه را بسیار خوب فرا گرفته بود به گونه‌ای که فرانسویان تحصیل کرده را شگفت زده می‌کرد. زبان عربی را نیز خوب می‌دانست و مطبوعات عربی و ادبیات آن زمان را مطالعه می‌کرد، ریاضیات را در حد عالی می‌دانست و این همه را خود آموخته بود.

به ادبیات فارسی عشق می‌ورزید و خط خوبی داشت. شبانه روز مطالعه می‌کرد و این عادت تا پایان عمر با او بود. می‌بینیم که خطوط اصلی سیمای فرهنگی دکتر محسن هشترودی نیزهمین موارد بود. از برادر که بگذریم استادانی که بر دکتر هشترودی تأثیر فراوان گذاشته‌اند غلامحسین رهنما عبدالعظیم قریب دکتر سیاسی والی کارتان فرانسوی بنیانگذار ریاضیات جدید را می‌توان نام برد.

خصوصیات فردی و فعالیتهای غیر ریاضی

پروفسور هشترودی نیز همچون پدرش انسانی وارسته بود وارسته و آزاد از بسیاری قید وب ندهای دست و پا گیر ، قید و بندهایی که درصد بسیار زیادی از توان افراد را به خود اختصاص می‌دهد و همین امر یکی از رموز موفقیت او بود. بیشتر پول و وقتش را صرف مطالعه می‌کرد و مطالعه او هیچگاه به یک زمینه خاص محدود نمی‌شد. علاوه بر ریاضی در ادبیات و بسیاری زمینه‌های دیگرنیز مطالعه داشت. هر شبانه روز سه تا چهار ساعت می‌خوابید و بقیه وقتش را صرف مطالعه و کارهای اجتمای و فرهنگی می‌کرد. استاد هشترودی پا به پای تدریس در دانشگاه در سال هزار و سیصد و بیست و یک خورشیدی رئیس فرهنگ تهران ، در سال هزار و سیصد و سی خورشیدی رئیس دانشکده علوم تهران شد.

روش خاص پروفسور هشترودی در هنگام کار بر روی یک موضوع توجه عمیق و تمرکز کامل بر روی آن بود او وقتی به یک موضوع خاص می پرداخت تمام ذهن و حواسش را برروی آن متمرکز می کرد به گونه ای که درهنگام کار وقتی او را صدا می‌زدند متوجه نمی‌شد و بعد از چند بار صدا زدن برای چند لحظه‌ای به طرف صدا خیره می‌شد. درست شبیه فردی که از خوابی عمیق برخاسته باشد. از دیگر ویژگیهای او در هنگام کار دست کشیدن از بقیه کارها و اختصاص دادن تمام توان خود به یک کار واحد بود. نقل است از همسر وی رباب هشترودی که وقتی کاری را شروع می‌کرد تا به نتیجه دلخواه دست نیافته بود از خواب و خوراک خبری نبود و گاهی اوقات حتی چند وعده پشت سر هم غذا نمی‌خورد. از دیگر ویژگیهای برجسته وی نگاه تیز بین او بوده است، نگاه وی چنان تیز و متمرکز بود که همگان را به حیرت وا می‌داشت.

از دیگر صفات و ویژگیهای پروفسور هشترودی حافظه بسیار قوی او بود، حافظه یک دارایی خدادادی است اما استفاده بهینه از آن به خود شخص بر می‌گردد. پروفسور هشترودی هیچگاه از حافظه‌اش برای مسایل پیش پا افتاده استفاده نمی‌کرد، تنها موضوعاتی را به خاطر می‌سپرد که ارزش به خاطر سپاری را داشته باشند. این ویژگی در اکثر دانشمندان وجود دارد، یعنی توجه به آنچه ارزش توجه کردن داشته باشد و بی‌توجهی نسبت به سایر امور ، از این روست که مرم عادی بعضی وقتها دانشمندان را به حواس پرتی متهم می‌کنند.

نظم ویژگی دیگری است که نزد پروفسور جایگاه خاص خودش را داشت به ویژه نظم وی برای حضور در کلاسهای درس. از آنجایی که او به تدریس عشق می‌رزید نظم وی برای حضور در کلاسها چنان بود که هیچگاه دیده نشد که پروفسور دیر به کلاس درس برود و در این امر بی نظمی کند، اما در پایان دادن به کلاس درس قایل به نظم نبود. کلاسهای او گاهی اوقات سه تا چهار ساعت بیش از زمان قانونی طول می‌کشید. وی در ارج گذاشتن به دبیران و آموزگاران نیز چنان بود که این موضوع را می‌توان جزو ویژگیهای او دانست و در همین راستا توجه او به انسان و همه مردم مثال زدنی است او به انسان و استقلال آن مهر می‌ورزید چنان که معتقد بود:

اگر قرار باشد سر رشته دانش و فن در دست زورمندانی باشد که آن را ضد انسانها بکار گیرند چه بهتر که تمدنی در کار نباشد و بر همان حالت انسانهای نخستین زندگی کنیم. یک دانشمند هنگامی می‌تواند بر مراد دل خود زندگی کند که استقلال داشته باشد. نازک دلی ، داشتن احساس پاک و لطیف و حساسیت او نسبت به ظلم و ستم از دیگر ویژگیهای او بودند. پروفسور هشترودی چنانچه نشانی از ستم می‌یافت بی درنگ واکنش نشان می‌داد، حتی اگر در کوچه و خیابان مادری کودکش را تنبیه می‌کرد با بانگ و فریاد آن مادر را از این عمل زشت باز می‌داشت. نقل است روزی در حین تدریس پروفسور هشترودی متوجه کفشهای پاره پاره دانشجویی شد و نتوانست به درس دادن ادامه دهد، کلاس را ترک کرد بعد آن دانشجو را خواست و چون از تهیدستی بی حد او خبر دار شد از حقوق خود برای او مستمری در نظر گرفت.

پروفسور هشترودی مطرح کننده
یوفوها و کسی که به شوروی سابق کمک کرد زمانی که سفینه یوری گاگارین داشت از مسیر منحرف می‌شد. سفینه با محاسبات پروفسور به مسیر خود باز گشت. این دانشمند بزرگ بیش از صد مدال جهانی دارد. بطور خلاصه می‌توان ویژگیهای پروفسور هشترودی که از عوامل اصلی موفقیت او بودن را چنین فهرست نمود:


  • وارستگی و ساده زیستی که از پدر خود به ارث برده بود.
  • سخت کوشی و تلاش مستمر.
  • توجه به ذوق و استعداد خود در انتخاب رشته تحصیلی.
  • توجه و تمرکز عمیق بر روی موضوع مورد نظرخود و بی توجهی نسبت به موضوعات باز دارنده.
  • حافظه قوی و استفاده بهینه از آن.
  • نظم در کارهایی که می‌پذیرفت.
  • ارج گذاشتن به انسان در کل و توجه خاص به معلمان و جوانان ، نازک دلی و احساسی پاک و لطیف داشتن.

پیشرفت علمی از دیدگاه پروفسور هشترودی

پروفسور هشترودی همواره بر این اعتقاد بود که با شکوفا کردن استعدادها و جهت دهی صحیح به آنها می‌توان از لحاظ علمی جایگاه شایسته‌ای در دنیا بدست آورد. او همواره در تلاش بود تا مسئولین را متقاعد کند که پژوهشگاه بزرگی در ایران تأسیس کنند تا تمامی استعدادها در آن گرد آیند و در جهت شکوفا نمودن جامعه تلاش نمایند. امکانات پژوهشی در آن جمع آید، جوانان علاقه‌مند و مستعد در شهرها و روستاها بی هیچ تبعیضی شناسایی شوند و این امکانات را در اختیار آنان بگذارند تا استعدادها به موقع شکوفا شود و پژمرده نگردد. بر سر هر کوچه باید کتابخانه‌ای باشد و فراخور محل کتابهای مقدماتی همه علوم و هنرها را در آن گرد آورند. جوانان را باید به کتابخانه و مراکز فرهنگی کشاند، تنها از این راه است که دانشمندان و هنرمندان بسیاری از جامعه سر بر می‌آورند و ایران جایگاه شایسته و دیرین خود را در دنیای علم بدست خواهد آورد.

علاوه بر آنچه بیان شد مشخص است که همواره در کنار یک مرد یا زن موفق انسان دیگری نیز وجود دارد که با ایجاد یک فضای مساعد زمینه را برای پیشرفت دیگری آماده می‌کند. این مسئله به نوع نگاه فرد دوم به جامعه و مردم بر می‌گردد، چه بسا استعدادها و نیروهایی که بخاطر خود خواهی‌ها ممکن است به هدر رود و هیچگاه درخدمت جامعه قرار نگیرد، زیرا توجه به کل جامعه و بکار گیری تمام توان خود برای آیندگان نیازمند از خود گذشتگی و ایثار است. رباب هشترودی همسر پروفسور هشترودی نیز از این امر بر کنار نیست، چون پروفسور هشترودی را با لذت تحمل نمود، نقل است هشترودی در هنگام ازدواج هیچ ثروتی جز کتاب نداشت و زندگی ساده او همینطور ادامه یافت.

پس از مدتی حدود شش هزار تومان پول بدست آورد و آن مبلغ را به همسرش داد و به او گفت چون زمان عروسی هیج برایت نخریدم اکنون که گشایشی دست داده برو و انگشتری یا چیز دیگر برای خود تهیه کن. اما همسر فداکار او پول را نگه داشت و با فروختن فرش و یکسری اسباب دیگر خانه‌ای با آن پول خریداری نمود. خانم رباب هشترودی در مورد لذت زندگی با چنین مرد سخت کوشی می‌گوید زن و مرد اگر سلیقه‌شان در یک راستا باشد، برای هم نشینی و هم صحبتی باهم چه رنجها که بر خود هموار خواهند کرد. ادب و دانشی که هشترودی کسب می‌کرد نه تنها جان خود را تازه می‌کرد بلکه به اطرافیان خود نیز گرمی می‌بخشید و پرتو آن دم به دم بر تن آدمی احساس می‌شد. معلومات او در گفتار و کردار او بازتاب داشت، چون لب به سخن می‌گشود چنان لطافت و ظرافتی از آن می‌تراوید که آدمی را بسوی خود می‌کشاند.

مقالات و تألیفات پروفسور

حاصل زندگی پر بار پروفسور هشترودی را نمی‌توان به سادگی با معیارهای کمی قیاس کرد، وی طی سالهای استادی خود شاگردان برجسته‌ای تربیت نمود که هر کدام راه او را پیش گرفتند و مایه سر بلندی ملت ایران شدند. آیا تعلیم انسان آن هم انسانهای برجسته و بزرگی که پرتو وجود هر کدام از آنها به تنهایی روشنی بخش قسمت وسیعی ازجامعه است را می توان به آسانی سنجید و با معیارهای موجود ارزیابی کرد؟ حاصل شصت و نه سال زندگی پر ثمر علاوه بر کارهای فرهنگی ، علمی و مدیریتهای فرهنگی مقاله‌ها و کتابهای بسیاری است که مشهورترین آنها به قرار زیر می‌باشد:


  • نظریه اعداد
  • دانش و هنر
  • تمرینهای ریاضیات مقدماتی
  • سایه‌ها
  • سیر اندیشه بشر
  • LES CONNEXION SNORMAL AFFINES ET WEYLIENNES
  • SUR LESS ESPACES DE RIMANN DE WEYL ET DE SCHOUTEN

وداع با دنیا

سر انجام پروفسور هشترودی در روز سیزدهم شهریور سال هزار و سیصد و پنجاه و پنج خورشیدی چشمان تیز بین و کنجکاو خود را بر این جهان پر فسون بست و این چنین خلأی دردناک و سنگین در میان جامعه علمی ایجاد شد. او در حالی این جهان را بدرود گفت که همچنان به کار با جوانان عشق می‌ورزید و آرزو می‌کرد ای کاش سنت جاری اجازه می‌داد تا جسدش در دانشگاه دفن شود تا باز خاک نشین قدم جوانان باشد.

 

[ چهار شنبه 8 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 6:12 بعد از ظهر ] [ سعید جوانمرد ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
کلیه حقوق این وبلاگ متعلق به سعید جوانمرد و محمد کوهی می باشد